یلدای امسال

امثال تمام شب ها طولانی هست....پس یلدا معنی نداره ...

این ظرف ها رو یه مدت پیش به ذوق یلدا خریدم و گفتم امثال هم مثه پارسال یه سفره آرایی قشنگ بکنم.

ولی رمقی ندارم...دل و حوصله ندارم . ما فقط یه زندگی عادی و معمولی میخواییم همین ! 

پس ظرفها میرن تو کمد برای نمیدونم کی بشه استفاده کنم!!!!!

فقط به خاطر شادی دخترم یه کیک یلدایی میگیرم که خوشحال بشه. 

سرد و نیمه جونم تو دل خزونم
شاخه ای تکیده بی گلدونم
ساکتمو خاموش با دلی سیاه پوش

آواره ی دنیا خونه بدوش، نه یاری نه یه غمخواری
موندم با این زخم کاری، آزرده پشت پا خورده

موندم با دلی افسرده، موندم با دلی افسرده
بی سایه بونم بی باغبونم، من دلی مجنونم

بی آسمونم هی سرگردونم، من ابر بی بارونم
نه دلی نه دلسوز نه یه غم جانسوز

دیروزمون اینه وای از امروز، من سفیر دردم پاییزمو دردم
نه یاری نه یه غمخواری، موندم با این زخم کاری

آزرده پشت پا خورده، موندم با دلی افسرده
موندم با دلی افسرده

 این آهنگ رو گوش بدید ...شرح حال این روزای من هست. 

پ.ن: خدایا به خاطر تک دخترم ...سلامتی منو خودت حفظ کن. یه کم از جواب دکتر ترسیدم   😔