نصیحت امشب
یکی از درس های مهم زندگی اینه که هرکسی باید یاد بگیره چیزی که تو واقعیت تموم شده رو ، تو رویاهاش ادامه نده ...
نویسنده :
زن تنها
0:14
ذوق دارم ولی میترسم
خب طی صحبت ها و برنامه ریزی هایی که با داداشم کردیم قرار شد ما شنبه ۳۰ سپتامبر که مصادف با ۸ مهر هست بریم دبی ...برادرم یک روز قبل تر میاد و تا چهارشنبه 4 اکتبر که میشه ۱۲ مهر دبی باشیم ... هتلی که رزرو شد هتل هیلتون هست که برادرم رزرو کرد که منطقه جمیرا دبی هست.پارسال هم که رفتیم دبی رفتیم جمیرا ...حتی بیرون هتل هیلتون هم عکس گرفتیم ولی خوب داخلش نمیشد رفت چون برای ما گرون میشد . امسال همونجا رو برادرم به خاطر روحیه من رزرو کرده و پولش رو پرداخت کرد به همسرخان نگفتم قرار بریم اون هتل و بهش چیزی هم نمیگم اگر فهمید هم میگم که من نمیدونستم داداشم اونجا رو رزرو کرده و وقتی رفتم فهمیدم. واقعا نیاز دارم یه مدت ازش دور باشم....نمیدونم با چه ...
خدا نور هست....
شنبه ۸ مهر میریم دبی. برادرم هم بعد از ۹ سال از آمریکا میاد که ببینمش. ۱۰ مهر مامانم وقت مصاحبه داره. همسر هم نمیاد که البته چه بهتر ! میدونم چرا نمیاد . چون برادرم میاد و نمیتونه حرکاتی که باعث ناراحتی من میشه رو جلو اون انجام بده . منم اصلا یک کلام بهش نگفتم میایی یا نه خیلی حرفا دارم بگم که شاید تو یه پست خصوصی برای خودم نوشتم . یک کلام میگم این روزا برام روزای خوبی نیست ...اصلا خوب نیست. امیدوارم هر چه زودتر تموم بشن میگن خدا نوره.... قلبت که بشکنه راه واسه نفوذ نور بیشتر میشه و خدا محکمتر بغلت میکنه.....💔💔 ...
وقتی میایی صدای پات از همه جاده ها میاد ...
توی زندگی این آهنگ رو لایق کی میدونید؟ من که صد در صد لایق مامانم 😍 میدونم ...
انگشتر نیلا
این انگشتر دو شاخه رو امروز درست کردم درسته ساده هست ولی دوستش دارم . اسمش هم گذاشتم نیلا که هم اسم دخترم باشه. نگینش شفاف هستا . مثل عکس اول و دوم. عکس سوم تو نور آفتاب گرفته شده این انگشتر رو دادم به مامانم . وقتی میره آمریکا یادگاری از من دستش باشه 🌼 ...
جوانه میزنم
دارم یه کارایی میکنم برای شروع دوباره ! خدایا کمک کن میدونم تصمیمم درسته .🌱 ...
نویسنده :
زن تنها
16:52